آیا تا به حال با کسی برخورد کردهاید که به نظم و ترتیب بیشازحد اهمیت میدهد و هر چیزی باید دقیقا طبق روال خودش باشد؟ اگر پاسخ شما مثبت است، ممکن است با کسی مواجه شده باشید که اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) دارد. در این مطلب قصد داریم به بررسی دقیقتر اختلال شخصیت وسواسی OCPD بپردازیم؛ از علائم، علل و نحوه تشخیص گرفته تا روشهای درمان OCPD را در این مقاله خواهید خواند. لطفا همراه ما باشید.
اختلال شخصیت وسواسی جبری یا OCPD چیست؟
اختلال شخصیت وسواسی جبری (Obsessive-Compulsive Personality Disorder) یا به اختصار OCPD یک اختلال روانی است که با تمرکز بیشازحد بر روی نظم، کمالگرایی، کنترل و جزئینگری مشخص میشود. افراد مبتلا به این اختلال، استانداردهای بسیار بالایی برای خود و اطرافیان تعیین میکنند و اغلب در برآورده کردن این استانداردها دچار مشکل میشوند.
ویژگی افراد مبتلا به OCPD
افراد مبتلا به اختلال OCPD به دلیل استانداردهای بالای تعیینشده خود، اغلب در روابط اجتماعی و کاری خود با چالشهایی روبهرو میشوند. ویژگیهای اصلی افراد مبتلا به OCPD عبارتاند از:
- کمالگرایی افراطی: این افراد به دنبال کمال مطلق در همه کارها هستند و اغلب به دلیل نگرانی از اشتباهکردن، کارها را به تعویق میاندازند
- نظم و ترتیب بیشازحد: آنها به نظم و ترتیب بسیار اهمیت میدهند و هر چیزی باید در جای خود و به شکل خاصی قرار داشته باشد
- کنترلگری: افراد مبتلا به OCPD تمایل دارند همهچیز را تحت کنترل خود داشته باشند و بر روی جزئیات کوچک تمرکز میکنند
- انعطافناپذیری: آنها در تغییر رویهها و عادات خود مشکل دارند و بهشدت به برنامههای از پیش تعیینشده پایبند هستند
- مشکل در بیان احساسات: آنها اغلب در بیان احساسات خود مشکل دارند و ممکن است سرد و بیاحساس به نظر برسند
- مشکل در تصمیمگیری: به دلیل ترس از اشتباهکردن، تصمیمگیری برای آنها بسیار دشوار است
- انتقاد از دیگران: افراد مبتلا به OCPD اغلب دیگران را به دلیل عدم رعایت استانداردهای خودشان مورد انتقاد قرار میدهند
- سختکوشی بیشازحد: آنها معمولا افراد سختکوشی هستند، اما این سختکوشی اغلب به دلیل ترس از شکست و نیاز به کنترل است
- مشکل در ایجاد و حفظ روابط: به دلیل نیاز به کنترل و کمالگرایی، افراد مبتلا به OCPD ممکن است در ایجاد روابط صمیمانه با دیگران مشکل داشته باشند
همچنین برای خواندن مقاله ” اختلال شخصیت نمایشی” روی آن کلیک کنید.
علاوه بر این، افراد مبتلا به OCPD ممکن است:
- احساس کنند که دیگران به اندازه کافی خوب نیستند
- مشکلات گوارشی، مانند یبوست را تجربه کنند
- از اضطراب و افسردگی رنج ببرند
مهم است بدانیم کهOCPD یک اختلال پیچیده است و هر فرد مبتلا به آن ممکن است علائم متفاوتی را تجربه کند. تشخیص دقیق OCPD توسط یک متخصص سلامت روان انجام میشود.
علت ایجاد اختلال شخصیت وسواسی جبری
علت دقیق ایجاد اختلال شخصیت جبری (OCPD) هنوز بهطور کامل شناخته نشده، اما محققان بر این باورند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز این اختلال نقش دارند. عوامل ژنتیکی عبارتاند از:
- وراثت: مطالعات نشان دادهاند که افراد دارای سابقه خانوادگی اختلالات اضطرابی یا وسواسی-جبری، بیشتر در معرض خطر ابتلا به OCPD هستند
- اختلالات نوروبیولوژیکی: ممکن است تغییراتی در ساختار و عملکرد مغز افراد مبتلا به OCPD وجود داشته باشد که باعث بروز علائم این اختلال میشود
عوامل محیطی عبارتاند از:
- تربیت در کودکی: برخی الگوهای تربیتی، مانند پرورش کمالگرایی افراطی و سختگیری بیشازحد، ممکن است در ایجاد OCPD نقش داشته باشند
- تجربیات زندگی: رویدادهای استرسزای زندگی، مانند از دستدادن عزیزان یا طلاق، ممکن است خطر ابتلا به OCPD را افزایش دهند
- فرهنگ و جامعه: برخی فرهنگها و جوامع بر نظم، کنترل و کمالگرایی تاکید بیشتری دارند و این امر ممکن است افراد را مستعد ابتلا به OCPD کند
عوامل دیگری که ممکن است در ایجاد OCPD نقش داشته باشند عبارتاند از:
- تغییرات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران بلوغ یا بارداری ممکن است بر بروز علائم OCPD تاثیر بگذارند
- مصرف برخی داروها: برخی داروها ممکن است بهعنوان یک عارضه جانبی، علائم شبیه به OCPD را ایجاد کنند
افراد مبتلا به OCPD ممکن است همزمان از اختلالات دیگری مانند اضطراب، افسردگی یا اختلال دو قطبی رنج ببرند.
در صورت نیاز به متخصص آلزایمر برای درمان فراموشی روی آن کلیک کنید.
کدام افراد بیشتر در معرض خطر OCPD هستند؟
همانطور که گفتیم، علت دقیق ابتلا به اختلال شخصیت وسواس جبری (OCPD) کاملا مشخص نیست، اما برخی عوامل، احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش میدهند؛ مثل:
- سابقه خانوادگی اختلالات اضطرابی، وسواسی-جبری یا سایر اختلالات شخصیتی
- محیط تربیتی سختگیرانه، انتظارات بیشازحد از فرد و عدم تشویق به ابراز احساسات
- رویدادهای استرسزای زندگی، مانند از دستدادن عزیزان، طلاق یا تروماهای دوران کودکی
- افرادی که بهطور ذاتی به نظم، کنترل و کمالگرایی اهمیت زیادی میدهند
- افرادی که از اختلالات دیگری، مانند افسردگی، اضطراب یا اختلال دو قطبی رنج میبرند
در ضمن، برخی مطالعات نشان میدهند که مردان بیشتر از زنان به OCPD مبتلا میشوند.
تفاوت بین OCD و OCPD
هر دو اختلال OCD و OCPD با وسواس و تمرکز بر جزئیات مشخص میشوند، اما تفاوتهای مهمی بین آنها وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)
افراد مبتلا به OCD با افکار مزاحم و تکرارشونده (وسواسها) مواجه میشوند که باعث اضطراب شدید میشوند و برای کاهش این اضطراب، رفتارهای تکراری و اجباری (اعمال وسواسی) را انجام میدهند. هدف اصلی افراد مبتلا به OCD کاهش اضطراب ناشی از افکار وسواسی است. اغلب افراد مبتلا به این اختلال به غیرمنطقیبودن افکار وسواسی خود آگاه هستند، اما نمیتوانند از انجام اعمال وسواسی اجتناب کنند.
اختلال شخصیت وسواسی-جبری (OCPD)
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری OCPD به نظم، کمالگرایی، کنترل و جزئینگری بیشازحد اهمیت میدهند و معمولا استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران تعیین میکنند. هدف اصلی مبتلایان به این اختلال، ایجاد نظم، کنترل و کمال در همه جنبههای زندگی است. این افراد معمولا معتقد هستند که رفتارهای آنها درست و منطقی است و مشکل خاصی ندارند.
به دلیل نیاز به کنترل و کمالگرایی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری OCPD ممکن است در ایجاد و حفظ روابط صمیمانه با دیگران مشکل داشته باشند. بهطور کلی OCD یک اختلال اضطرابی است که با افکار وسواسی و اعمال اجباری مشخص میشود ولی OCPD یک اختلال شخصیت است که با تمرکز بر نظم، کنترل و کمالگرایی مشخص میشود.
برای انجام نقشه مغزی در تهران به کلینیک دکتر مریم سلیمانی مراجعه کنید.
راه های درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری یا OCPD
اختلال OCPD اگرچه میتواند چالشبرانگیز باشد، اما با درمان، قابل مدیریت است. درمانهای مختلفی برای OCPD وجود دارد که هدف آنها کاهش علائم، بهبود کیفیت زندگی و افزایش انعطافپذیری است. روشهای درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری عبارتاند از:
- رواندرمانی: رایجترین و موثرترین درمان برای OCPD رواندرمانی است؛ بهخصوص درمان شناختی رفتاری (CBT)، زیرا به افراد کمک میکند تا افکار نادرست و باورهای غیرمنطقی خود را شناسایی کرده و الگوهای رفتاری جدید و سالمتری را جایگزین کنند
- دارودرمانی: در برخی موارد، داروها ممکن است بهعنوان مکمل رواندرمانی برای مدیریت علائم اضطراب و افسردگی همراه با اختلال OCPD استفاده شوند. داروهایی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین انتخابی (SSRIs) ممکن است مفید باشند
- درمانهای گروهی: شرکت در گروههای درمانی، به افراد مبتلا به OCPD امکان میدهد تا با افرادی که مشکلات مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنند و از تجربیات یکدیگر بهرهمند شوند
- مداخلات آموزشی: آموزش مهارتهایی، مانند مدیریت استرس، حل مسئله و مهارتهای اجتماعی به افراد مبتلا به OCPD کمک میکند تا بهتر با چالشهای زندگی روزمره کنار بیایند
درمان OCPD اهمیت بسیار زیادی دارد و باید بهمحض مشاهده اولین علائم، شروع شود؛ زیرا روشهای درمانی به فرد کمک میکند تا:
- شدت علائمی، مانند کمالگرایی افراطی، نیاز به کنترل و انعطافناپذیری را کاهش دهد
- روابط بینفردی را بهبود دهد و روابط سالمتری با دیگران برقرار کند
- کیفیت زندگی خود را افزایش دهد و به زندگی لذتبخشتر و رضایتبخشتری دست یابد
- انعطافپذیری خود را افزایش دهد و بهتر با تغییرات و عدم قطعیت کنار بیاید
جمعبندی
یادتان باشد که درمان OCPD معمولا به زمان و تلاش مداوم نیاز دارد و همکاری فعال بیمار در درمان بسیار مهم است. بنابراین در صورت مشاهده علائم در اسرع وقت به روانپزشک مراجعه کنید. شما میتوانید از کلینیک دکتر مریم سلیمانی وقت بگیرید و برای شروع درمان خود اقدام کنید.
همچنین برای آشنایی بیشتر با انواع مختلف وسواس و درمان آنها روی انواع وسواس کلیک کنید.
سوالات متداول:
چگونه OCPD بر روابط شخصی و شغلی فرد تاثیر میگذارد؟
اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) به دلیل تمرکز بیشازحد بر روی نظم و کمالگرایی، نیاز به کنترل و ترس از آسیبپذیر شدن، انتقاد بیشازحد از دیگران و انعطافناپذیری در روابط، تاثیر قابلتوجهی بر روابط شخصی و شغلی فرد دارد.
آیا OCPD قابل درمان است یا فرد باید به صورت دائمی با آن زندگی کند؟
بله، این اختلال قابل درمان است؛ اگرچه درمان OCPD ممکن است زمانبر باشد و به تلاش مستمر نیاز داشته باشد، اما با روشهای درمانی مناسب، افراد مبتلا به این اختلال به بهبود قابلتوجهی در کیفیت زندگی خود دست مییابند.
چگونه میتوان به فرد مبتلا به OCPD کمک کرد و از او حمایت کرد؟
حمایت از فرد مبتلا به اختلال (OCPD) نیازمند صبر، درک، کسب اطلاعات، همدلی، گوشدادن فعال، ارتباط موثر، تایید احساسات، تشویق به درمان، ایجاد محیط حمایتی و رویکرد مناسب است.